شاید بتوان گفت آنهایی که در همه فراز و فرودها و در گرماگرم سختیها و مشکلات پیش روی آدمی همچنان خودشان را در پناه پروردگار حکیم میدانند و در همه اوقات و اوضاع زندگی شامل نعمتها و نقمت ها، به مرحمت، مغفرت، حمایت، هدایت و کمک خداوند مهربان «امید» دارند، به سطح مهمی از معرفت دست یافته و به معنای واقعی کلمه نسبت به ذات اقدس الهی به «ایمان» و باور رسیده اند.
هر چقدر هم که گنهکار باشیم، در موقعیت سختی به سر ببریم و اوضاع و احوال نابسامان و پریشانی پیش روی ما باشد، باز هم اگر در دلمان به رحمت و حمایت خالق بی همتا قلبمان نلرزد و به اصطلاح قرص باشد، این نشانی مطلوب و مناسب از تعبد آدمی است. چندی قبل رهبر معظم انقلاب بیان کردند: «با ایمان و امید میتوان تحول عظیم ایجاد کرد.»
این جمله توجه به دو کلیدواژه مهم «ایمان و امید» را به روح حیات و حرکت اجتماعی تزریق کرد که میتواند بنیان همه فعالیتهای عمومی در جامعه را شکل دهد. آحاد مردم باید به سطحی از شناخت برسند که به خدا و حمایت او در همه حال ایمان داشته باشند و شرایط برایشان به گونهای ترسیم شود که پیشرفت و تعالی در سایه توکل و تلاش حداکثری را باور کنند. یکی از لازمههای تحقق این امر، توسعه عدالت اجتماعی است، به گونهای که همه مردم برای بروز و ظهور ظرفیتها و استعدادهایشان از فرصت و امکانات کافی و مناسب بهرهمند شوند.
در بررسی و واکاوی مناسبات بین امید و ایمان میتوان چنین گفت که ایمان، ریشه و مبنای شکل گرفتن امید است. در واقع ایمان یک امر درونی و قلبی است و به رابطه انسان با خداوند متعال مربوط میشود. هرچه این ارتباط ژرفای بیشتری یابد، ایمان بیشتر تقویت میشود و به دنبال آن، امید هم قوت و قوام بیشتری خواهد یافت.
بدون شک «تقوای کاری و تمرین امیدواری» در جامعه میتواند فضای پیشرانی برای حرکت عمومی به سمت پیشرفت ایجاد کند و فضای خمودگی و افسردگی را به حداقل برساند. موضوع مهمی که در اوضاع کنونی به ویژه در زیر بار هجمه سنگین و ناجوانمردانه دشمن به بنیانهای اخلاقی و مبانی فکری و عقیدتی ما، وظیفه حیاتی و رسالت سنگین آحاد مردم به ویژه مسئولان، گروههای مرجع، اصحاب رسانه و صاحبان تصمیم است.
امروز جامعه در حوزه اقتصاد و معیشت مردم با سختیهای فراوانی دست وپنجه نرم میکند. مشکلات مالی و تورم وحشتناک اکنون گریبان مردم را چسبیده است و رها نمیکند. بعد از گذران بحرانهای بسیار سختی مانند تحریمهای ناجوانمردانه و نامحدود دشمنان، همه گیری کرونا (و آثار شدید روحی، روانی، مالی و جانی و داغهای فراوانی که بر دل ملت نشاند) و همچنین، تلخیهایی که بر اثر اغتشاشات، هیجانات اجتماعی و ناآرامیهای اخیر بر مردم وارد شده است، عمق مشکلات و فشار ناشی از آن را بیشتر لمس خواهیم کرد.
اما نباید فراموش کرد سخن گفتن در مسیر ایجاد حس ناامیدی و شمشیر انتقاد بدبینانه و غیرمنصفانه به دست گرفتن و گردن «امیدواری» را زدن، چیزی به جز القای حس ناتوانی و ناکامی برای مردم به دنبال نخواهد داشت.
دنیایی فرق است بین نقد مصلحانه یا رویکرد مغرضانه درباره مسائل جاری کشور. اول باید کمیها و کاستی ها، ضعفها و ناکامیها و اشتباهات خودمان در هر جایگاهی که هستیم را تمام و کمال بپذیریم و سپس هر کسی در هر موقعیتی که قرار دارد، برای اصلاح امور اقدام کند.
نمیشود دست روی دست گذاشت و به بهانه مشکلاتی که وجود دارد، امیدواری را از مردم گرفت و ایمان مردم به تلاش، پیشرفت و حمایت خداوند مهربان را سست کرد. بدون شک هر کسی در هر جایگاه و مقامی که قرار دارد، اگر رفتار یا گفتارش حس ناامیدی در مردم ایجاد کند یا باور آنها به توفیق و پیشرفت کشور را از بین ببرد یا سبب تزلزل فکری و ایمان آنها شود، مرتکب گناهی نابخشودنی شده است.